پيام دوستان
+
#معرفي_کتاب
در متن پشت جلد کتاب *«يادت باشد»* اين
گونه آمده است: سر سفره که نشست گفت: «آخرين صبحونه رو با من نميخوري؟!»؛
با بغض گفتم: «چرا اين طور ميگي؟ مگه اولين باره ميري مأموريت؟!»؛ گفت:
«کاش ميشـد صداتو ضبط ميکردم با خودم ميبردم که دلم کمتر تنگت بشه».
گفتم: «قرار گذاشتيم هر کجا که تونستي زنگ بزني، من هر روز منتظر تماست
ميمونم منو بي خبر نذار».
ميراب عطش
100/4/7
با هر جان کندني که بود برايش قرآن
گرفتم تا راهيش کنم، لحظه آخر به حميد گفتم: «حميد تو رو به همون حضرت
زينب(س) هرکجا تونستي تماس بگير». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ ميزنم،
فقط يه چيزي، از سوريه که تماس گرفتم چطوري بگم دوستت دارم؟ اونجا بقيه هم
کنارم هستن، اگه صداي منو بشنون از خجالت آب ميشم»؛
به حميد گفتم: «پشت گوشي به جاي
دوستت دارم بگو يادت باشه! من منظورت رو ميفهمم». از پيشنهادم خوشش آمده
بود، پلهها را که پايين ميرفت برايم دست تکان ميداد و با همان صداي
دلنشينش چندباري بلند بلند گفت: «يادت باشه! يادت باشه!» لبخندي زدم و
گفتم:«يادم هست! يادم هست!».
+
#معرفي_کتاب
*ناقوس ها به صدا مي آيند*
کتاب «ناقوس ها به صدا درميآيند» داستان دلدادگي يک کشيش مسيحي است که در
مسکو سکونت داشته است. او کتابها و آثار خطي و قديمي فراواني دارد و علاقه
ي بسياري به اين کار دارد.
باران اشک
99/2/2
وقتي يک نسخه قديمي از مردي تاجيک به دست او ميرسد، مشتاق ميشود که کتاب
را از او بخرد، اما مرد تاجيک جان خود را به دست کساني که دنبال اين کتاب
ارزشمند هستند، از دست مي دهد و از اينجا به بعد، کشيش روسي پا در مسيري
ميگذارد که به شناخت امام متقين، اميرالمؤمنين، علي (ع) منتهي ميشود و
طوري از حضرت علي حرف مي زند که اطرافيانشان متعجب مي شوند
و به او مي
گويند تو که دوست و آشناي مسلمان نداشتي پس چطور اينقدر از مولاي متقيان
حرف مي زني و گويي که از اول مسلمان بوده اي.
+
#معرفي_کتاب
سلام..:) اخيرا مشغول خوندن چه کتابي هستين؟ :)
نجوم و فضا
99/1/27
+
#معرفي_کتاب
چايت را من شيرين مي کنم
??.الي.??
99/1/12
شخصيت
اصلي رمان دختري به نام سارا است. سارا هيچ وقت ايران را نديده است اما
اصالتش ايراني است. او با پدر و مادر و برادرش در آلمان زندگي مي کنند.
مادر او زن بسيار مومن و اهل نمازي است اما پدرش عضو گروهک مجاهدين خلق
بوده است و به اين دليل بعد انقلاب به آلمان مهاجرت کرده اند.
سارا
مو بور و چشم رنگي است. اخلاق سردي دارد شخصيتش شبيه آلماني ها شکل گرفته.
مسلمان نيست و دين خاصي هم ندارد. پدرش دائما مشروب مي خورد. مادرش را
هميشه کتک مي زند. رفتار پدر سارا باعث شده است که سارا هم از ايراني بودن و
هم از مسلمان بودنش بسيار متنفر باشد
+
#معرفي_کتاب
دعبل و زلفا
اين اثر روايتي عاشقانه از آشنايي و زندگي پر فراز و نشيب دعبل خزاعي، شاعر اهل بيت(ع) و همسر با ايمانش زلفاست.
??.الي.??
99/1/12
در اين کتاب، مقاطعي از زندگي دعبل در
زمان امام موسي کاظم (ع) و امام رضا (ع) به صورت داستاني کنکاش شده است؛
عشق ميان او و زلفا، بستري جذاب براي ماجراهاي فراوان اين رمان است که تلاش
دارد بر اساس داده هاي تاريخي به بازسازي و بازآفريني ماجراها و حوادث
بپردازد.
در اين کتاب، ضمن داستان عاشقانهاي که
روايت ميشود و فراز و فرودهايي که شاعر آزاده و شجاعي چون دعبل در دربار
بنيعباس براي رسيدن به محبوب خود با آن مواجه است، سخن از اشتياق محبان
موسي بن جعفر(ع) از جمله دعبل براي ديدار امامشان و رنج فراق ايشان براي
ياران ميشود؛ اما ديدار ايشان که در زندان هارون محبوس است، به سادگي ميسر
نيست.
4 فرد دیگر
15 فرد دیگر
+
#معرفي_کتاب
زن آقا
اين کتاب روايتگر 32 برش داستاني از اين سفر تبليغاتي سي روزه است که به قلم زهرا کارداني به رشته تحرير درآمده است.
??.الي.??
99/1/12
زهرا کارداني، نويسنده اين کتاب درباره روستايي که به آن اعزام شده بودند
عنوان کرد: رمضان سال 96 به يکي از روستاهاي استان فارس که نميخواهم نامي
از آن روستا ببرم اعزام شديم که با وقايع مختلفي در آن روستا رو به رو
شديم.
وي افزود: روستايي بزرگ با چند هزار جمعيت و کلي امکانات ولي به شدت اهل
خرافات و جادو بودند. به محض ورود به اين روستا متوجه شديم که چه ميزان
خرافات در اين روستا پر رنگ است. دختران و زنان در اين روستا خيلي به رمالي
به نام «کل مراد» مراجعه ميکردند و دعاهاي مختلفي از او خريداري
ميکردند. عمده اتفاقات و اختلاف نظرهايي که با مردم روستا داشتيم سر همين
اعتقاد به خرافات آنها بود.
+
#معرفي_کتاب
#خاطرات_سفير
نيلوفرشادمهري
کتاب «خاطرات سفير» به روايت نيلوفر شادمهري با نگارشي صميمي و ساده، خواننده را به خوابگاهي در پاريس ميبرد و او را با رويدادها، تجربهها و خاطراتش شريک ميکند.
??.الي.??
99/1/12
خاطرات دختر مسلماني که در کشور فرانسه، هرچند براي ادامه تحصيل در مقطع دکتري حضور دارد اما براي دفاع از حقيقت اسلام سفير شده است.
مواجهه او با آدمهاي مختلف و اتفاقات متفاوت اين خاطرات را جذابتر ميکند، از قبول نشدنش در بهترين دانشگاه فرانسه تنها به دليل حجابش و دست ندادن با سرشناسترين استادان مرد تا برگزاري دعاي عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعاي کميل براي «يک سليم النفس».
3 فرد دیگر
27 فرد دیگر
2 فرد دیگر
11 فرد دیگر